برخلاف عقیده رایج، هوش و توانایی تنها تعیینکننده موفقیت کلاسی دانشآموزان نیست. حتی افراد بااستعداد هم ممکن است در رسیدن به سطوحی که متناسب با ظرفیت دانشگاهی آنها است شکست بخورند، آنها ممکن است پایینتر از انتظارات خود در دانشگاه عمل کنند و همچنین ممکن است حتی به دانشگاه راه پیدا نکنند و یا اگر به دانشگاه راه یابند دچار افت تحصیلی و یا مشروطی شوند؛ بنابراین این مهم است که بدانیم چه عواملی دانش آموزان را در تکالیف تحصیلی و پیگیری اهداف آموزشی حفظ میکند و نگه میدارد. امید بهعنوان فرایندی از تفکر درباره یک هدف با انگیزش برای حرکت بهسوی این اهداف و راه های رسیدن به این اهداف معرفی شده است. درواقع اسنایدر بنیانگذار نظریه امید و درمان مبتنی بر آن، عقیده دارد که برای ایجاد امید وجود دو نوع تفکر الزامی است: تفکر راهبردی و تفکر عامل. تفکر راهبردی یا مسیر جزء شناختی امید و نشاندهنده ظرفیت و توان فرد برای خلق مسیر و تفکر عامل جزء انگیزشی امید است که فرد خود را برای استفاده از این مسیرها برمیانگیزاند. امید یک هیجان نیست اما نسبتاً یک سیستم انگیزشی شناختی پویا است. امید، توانایی شخص برای هدفگذاری، تجسم مسیرهای لازم برای رسیدن به هدفها و داشتن انگیزه لازم در جهت رسیدن به آن هدفها است. بهعبارتدیگر ازنظر اسنایدر موفقیت در کارهای چالشانگیز، مخصوصاً در حیطه تحصیلی اغلب نیازمند توانا بودن برای ایجاد چندین گذرگاه برای رسیدن به اهداف است.